قربانعلی حسین نژاد [ کد 36104 ]
قربانعلی حسین نژاد [ کد 36104 ]
مترجم حرفه ای عربی
من مترجم عربی به فارسی و بر عکس با چهل سال سابقۀ ترجمه در زمینه های خبری سیاسی تاریخی مذهبی فلسفی حقوقی و اقتصادی، علمی، پزشکی، صنعتی، تجاری، و ادبی و شعری و هنری در ایران و عراق هستم. دارای گواهینامۀ کارشناسی زبان و ادبیات عربی از دانشگاه تهران می باشم. کتابهای ترجمه ام در دهۀ پنجاه توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی در ایران و اکنون توسط انتشارات مهری در لندن و دانشگاه سوربن در فرانسه و آریا در تهران و آلمان چاپ و منتشر می شود. اکنون مقیم فرانسه هستم. آمادۀ ترجمۀ هر گونه کتاب و تز دانشگاهی و هر متنی در زمینه های فوق از فارسی به عربی و از عربی به فارسی به صورت تایپ و ارسال انترنتی با کیبورد ویژۀ هر دو زبان و نیز ادیت و تصحیح هر گونه متن ترجمه یا نوشته شده به عربی و فارسی هستم. موفق باشید.
مهارتهای ترجمه متن
مهارتهای ترجمه متن
- عمومی
- پزشکی
- مدیریت
- تاریخ
- جامعه شناسی و علوم اجتماعی
- صنایع غذایی
- داستان و رمان
- زیست شناسی و علوم آزمایشگاهی
- مهندسی عمران
- ادبیات و زبان شناسی
- سیاسی و روابط بین الملل
- معارف اسلامی و الهیات
- حقوق
- علم شیمی
- رزومه و انگیزه نامه
- اقتصاد
- قرارداد و اسناد تجاری
- روانشناسی
- مالی - حسابداری
- مهندسی صنایع
- نفت، گاز و پتروشیمی
- فلسفه
- مهندسی مکانیک
- کشاورزی
- ورزشی
- محیط زیست و منابع طبیعی
- مهندسی پزشکی
- خبر
- مواد و متالورژی
- اینترنت و تکنولوژی
- گردشگری
- زمین شناسی و معدن
- مجموعه مهندسی برق
- هنر
- مهندسی کامپیوتر
- مهندسی معماری
نمونهکار های انجام شده
-
داستان و رمانعربی به فارسیمتن اصلی:
يقارب العقـد مـن التحصيل المكّثـف عـلى جميع الأصعدة ، لمواصلة تعليمك الجامعيّ . مثلما توقّعت ، وتوقّع الجميـع مـن حـولـك ، أحـرزت المجمـوع الـذي فـتـح أبـواب الخيارات أمامـك ، فانتقيـت كليّـة الطـب . فتغرّبت للمرّة الثانية ، في وطنك . رجعـت صـيـف ١٩٨۳ ، وأنـت ذاك الشاب اليافـع ذو الثمانيـة عـشر ربيعـا إلا نيـف ، مسلٌحا بإيمـان عميـق راسخ ، وذخيرة فكريّة تزعم أنها لا تتوافـر للكثيريـن مـمـّن هـم في مثلـك سـنّك . كنـت تحفـظ المتـون الشرعيّـة مـن الكتـب بهوامشـها وأرقـام صفحاتهـا ، فضـلا عـن القـرآن الكريم كاملا ، وأنـت لمّـا تجـاوز الخامسة عشرة . وكان شغفك بالقـراءة لا حـدود لـه ، ونهمـك العلمـيّ الـذي غـذّاه المحيط الأسري يتواثـب في صـدرك . كانت أختك الكبرى قـد دخلـت قبلـك كلية الصيدلة في مدينة المنستير ، وأخـوك الأكـبـر قـد انتسب إلى كلية الهندسة في مدينة سوسة ، غير بعيد عنها ، في حين استقرّ بـك الحال في تونس العاصمة وحيـدا . كان ذلك رصيدك الـذي واجهـت بـه عالم الجامعة المثير ، مغتربا عـن أسرتـك ، بـلا رقيـب ولا سائل ، وكلمات خالـك عمـّار ، الذي استقبلك في المطـار ووضعـك تحـت جناحـه حـتى تجـاوزت صعوبات الاندمـاج الأولى ، تتردّد في ذهنك : - أن تعيش تجربـة الجامعـة في مجتمع منفتح ، وتحافـظ فيـه عـلى مبادئك ، فأنـت مأجـور أكـثر ممّـن يـنـأى بنفسـه عـن هـذه التحدّيات . قرّرت منذ البداية أن تحافـظ عـلى سـمتك الإسلاميّ الذي اعتدتـه في المملكة . فتركت لحيتـك الغـضّـة كمـا هـي ، وكانـت بـلا جـدال تنبئ مباشرة عن هويّة صاحبها ، في مجتمع لا يعتبر اللحية في تلك السـنّ المبكّرة أمـرا طبيعيا . وقـد كـانـت الجامعـة حينهـا تمـور وتثـور بمختلـف تيّارات الفكر السياسيّ الـتي بـدأت نشاطها على استحياء منـذ عـقـد،حين خلّفـت البـلاد مهاجـرا ، وعرفـت سـنواتها الذّهبيّة أوان رجعتـك . كانت الحركة الإسلاميّة التي تحاشـت حـتّى ذلك الوقت الدّخول في صراع مباشر مع السّلطة ، تستقطب زرافـات مـن الشّباب في المدارس الثانويّة والجامعات والمساجد . فشهدت في تلك الأيّام تظاهـرات طلّابيّة جامحة ، ولـم تكن ذكريات « ثورة الخبز » ببعيـدة عـن الأذهـان . لم تكـن للحركـة آنـذاك أهـداف سياسيّة واضحة المعالـم ، بـل كان تركيزهـا يقتصر على الصعيدين الثقافيّ والاجتماعيّ . ورغـم أنّـك لـم تُضمـر انضمامـا لكـيـان أو لآخـر ، فقـد وجـدت نفسـك تُبحـر مـع التيّـار وأمواج الحماس تجرفك . كانت تجربـة مختلفـة عـن كلّ مـا سـبق . وكأنّك تتوّج مسيرة طالـب العلـم الـذي كنتـه بالعمـل الحـرکيّ الـذي تمنيّتـه وأنـت تقـرأ عـن الفتوحـات والغـزوات ! بيـوت أعمامك وأخوالـك كانت مفتوحة أمامك ، لكنّك آثرت استئجار شقّة مفروشـة لـك وحـدك . كانت إمكانات والـدك المادية في الرّياض تسمح بتوفير ذلك المسـتوى مـن الرّفاهية ، ولـم تكـن في تلك الفترة تمانع العيش في كنف رعايتـه المادّية . وسرعـان مـا تحوّلـت شـقّتك إلى مقرّ دائم لاجتماعات الحركة الطلابية التي نشطت فيهـا بإثارة متّقدة . كنـت تتلمّس الطريـق ، تكتشـف الحرّيّة والمسؤوليّة ، وتعـاني لكبـح لجـام نفسـك الجامحة . وقـد تهـوّرت ، وذقت الألـم ، وعرفـت لحظـات نصر شخصيّ لا تقدّر بثمـن . كـنـت تتـوق إلى القيادة ، وإن عزفـت عـن الانخراط في الحركات السياسية التي حاولت اجتذابـك .
متن ترجمه شده:آن دهه داشتی در همهی زمینهها برای ادامهی تحصیل دانشگاهیات حسابی موفقیت کسب میکردی. همونطور که انتظار خودت و همهی اطرافیانت بود درهای همهی گزینهها پیش روت باز شد که دانشکدهی پزشکی رو انتخاب کردی و باز هم در وطنت غریب شدی. تابستان 1983 در حالیکه همون جوان رعنای هیجده بهاره و اندی بودی برگشتی با سلاح ایمانی عمیق و استوار و ذخیرهای فکری که به گمانت برای خیلی از هم سن و سالهات فراهم نیست. فقط پانزده سالت بود که متون دینی کتابها رو با حواشی و حتی شمارهی صفحاتشون و نیز تموم قرآن کریم رو حفظ میکردی. علاقهات به خوندن حد و مرزی نداشت و محیط خانواده سینهات را مالامال عشق به دانش و دانستن کرده بود. خواهر بزرگت قبل از تو وارد دانشکدهی داروسازی شهر المنستیر شده بود و داداش بزرگت رفته بود دانشکدهی فنی شهر سوسه که دور از آن شهر نیست، و خودت تنها در تونس پایتخت موندی. این همهی آن چیزی بود که از دنیای جالب دانشگاه به دور از خانواده ات داشتی، بدون اینکه کسی کنترلت کنه یا چیزی ازت بخواد، فقط داییت عمّار بود که در فرودگاه استقبالت کرد و تو را زیر بال و پرش گرفت تا مشکلات اخت شدن اولیه را پشت سر گذاشتی. هی با خودت میگفتی که داری دانشگاه را در جامعهای باز با حفظ اصول اعتقادیت تجربه میکنی، چون اجر تو بیشتر از اوناییه که خودشون رو از این چالشها دور نگه میدارن. از همون اول تصمیم گرفتی شخصیت اسلامیات رو که در کشور پادشاهی [عربستان] مشخّصهات بود حفظ کنی. از این رو گذاشتی ریش انبوهت همونطور که بود باشه یعنی چهرهای که بی شک و درجا هویت صاحبش رو در جامعهای که ریش در آن سن و سال جوانی، امری طبیعی نیست، نشان میداد. دانشگاه اون زمان لبریز از جریانات فکری سیاسی بود که از یک دهه پیش شرمگینانه شروع به فعالیت کرده بود، همون موقع که گذاشتی از کشور رفتی کشوری که تو موقع بازگشتت با سالیان طلاییش آشنا شدی. جنبش اسلامی که تا اون موقع نمیخواست وارد رودررویی مستقیم با حاکمیت بشه، داشت دسته دسته جوانان دبیرستانها و دانشگاهها و مساجد رو که اون روزها شاهد تظاهرات گستردهی دانشجویی بود جذب میکرد و خاطرات «قیام نان» هنوز در اذهان زنده بود. جنبش، اون موقع اهداف سیاسی روشنی نداشت، بلکه فقط روی دو زمینهی فرهنگی و اجتماعی متمرکز بود. هرچند تو علاقهای به پیوستن به این یا اون گروه نداشتی، ولی دیدی داخل جریانی قرار گرفتهای که امواج شور و احساساتش تو رو با خودش میبَرَد. تجربهی کاملا جدیدی برات بود. انگار داشتی کار تشکیلاتی رو که آرزوش میکردی سرلوحهی راه یک دانشجو یعنی خودت قرار میدادی و انگار ماجرای فتوحات و جنگها رو میخونی! درهای خونههای عموهات و داییهات به روت باز بودن، ولی تو ترجیح دادی یک اتاق مبله فقط برای خودت اجاره کنی. امکانات مادی پدرت در ریاض اجازهی تأمین این سطح از رفاه را برات میداد و اون موقع مانعی نمیدیدی که در کنف حمایت مادی او زندگی کنی. اتاقت به زودی تبدیل به یک محل دائم برای جلسات جنبش دانشجویی شد، جنبشی که تو با شور و حالی وصف ناپذیر وارد فعالیت در اون شدی. راهت رو عینا میدیدی و داشتی آزادی و مسئولیت را درمییافتی ورنج کنترل نفس سرکشت رو بر خودت هموار میکردی. بی مهابا وارد شدی، درد را حس کردی و لحظات گرانبهای پیروزی شخصی را دریافتی. اشتیاق رهبر شدن رو داشتی، هرچند که از پیوستن به سازمانهای سیاسی که کوشیدند تو را جذب کنند، خودداری کردی.
-
مدیریتفارسی به عربیمتن اصلی:
آسیب شناسی سازمانی، فرایند استفاده از مفاهیم و روش های علوم رفتاری، به منظور تعریف و توصیف وضع موجود سازمان ها و یافتن راه هایی برای افزایش اثربخشی آنها می باشد. آسیب شناسی بر پایه اطلاعات جهت تجزیهوتحلیل و شناخت دقیق تر ساختار، تعاملات، رویه عمل ها و روش ها، سبک های مدیریتی و سایر عناصر سیستم چاره جو، لازم و ضروری است. به عبارتی، آسیب شناسی، تشخیص مسئله و کانون علمی آن جهت تعیین اقدامات لازم به منظور بهسازی عملکرد سازمانی امری است پایه ای و اساسی.
متن ترجمه شده:تُعتبر علم الأمراض التنظيمي عملية لاستخدام مفاهيم وأساليب خاصّة للعلوم السلوكية لغرض تعريف وشرح الأوضاع الراهنة للمنظمات وإيجاد سبل لرفع مستوى فاعليتها. فإن علم الأمراض القائم على المعلومات الهادفة إلى التحليل والإدراك الأدّقين لصياغة نظام الحلّ والتفاعلات وطرق الإجراء وأساليب وأنماط الإدارة والعناصر الأخرى الخاصّة له، علم مطلوب وضروري . وبعبارة أخرى، إن علم الأمراض وتشخيص المشكلة عبره وركيزته العلمية بهدف تحديد الإجراءات اللازمة لتحسين الأداء التنظيمي أمور جذرية وأساسية.
رضایت کلی کارفرمایان
رضایت کلی تیم ارزیابی ترنسیس
-
کیفیت ترجمه9.4 از 10تحویل به موقع9.7 از 10رعایت اصول نگارشی9.5 از 10حسن ستاری ساربانقلی 1403/01/12ترجمه کتاب | عربی به فارسی | هنر | دو ستارهکاملا راضیکیفیت ترجمه10 از 10تحویل به موقع10 از 10رعایت اصول نگارشی10 از 10حسن ستاری ساربانقلی 1403/01/06ترجمه کتاب | عربی به فارسی | هنر | دو ستارهکاملا راضیکیفیت ترجمه10 از 10تحویل به موقع10 از 10رعایت اصول نگارشی10 از 10